کاغذهای رنگین که بر تابدانها تعبیه کنند. (آنندراج از بهار عجم) : خانه ام بسکه ز دیدار تو روشن شده است پردۀ چشم مرا کاغذ روزن شده است. راضی (از آنندراج)
کاغذهای رنگین که بر تابدانها تعبیه کنند. (آنندراج از بهار عجم) : خانه ام بسکه ز دیدار تو روشن شده است پردۀ چشم مرا کاغذ روزن شده است. راضی (از آنندراج)
کاغذ سوزن زده. کاغذ گرده. کاغذی که مصوران نقش سیاه قلم بر آن کشند و آن را سوزن کنند (با سوزن سوراخ کنند) و باز بر کاغذ سفید گذاشته و سوده زغال در پارچه باریک بسته بر آن افشانند و آن نقش صورتی پیدا کند بعد از آن بر سیه قلم استخوان بندی آن درست کنند. (آنندراج) : ز بس چشم شد هر رگی در تنش بود کوه چون کاغذ سوزنش. میرزا طاهر وحید
کاغذ سوزن زده. کاغذ گرده. کاغذی که مصوران نقش سیاه قلم بر آن کشند و آن را سوزن کنند (با سوزن سوراخ کنند) و باز بر کاغذ سفید گذاشته و سوده زغال در پارچه باریک بسته بر آن افشانند و آن نقش صورتی پیدا کند بعد از آن بر سیه قلم استخوان بندی آن درست کنند. (آنندراج) : ز بس چشم شد هر رگی در تنش بود کوه چون کاغذ سوزنش. میرزا طاهر وحید